دریاچه ارومیه آخرین نفسهایش را میکشد. از آن دریاچه مواجی که جوانان، بیتوجه به تابلوهای «شیرجه ممنوع»، به شیرجه زدن در آن وسوسه میشدند، دیگر خبری نیست. هر عکس هوایی در سالهای گذشته، از تشنهتر شدن دریاچه خبر میداد. آبریزیهای هفتگی و ماهانه البته، گاهی لبهایش را تر میکرد اما دیگر کار از کار گذشته بود. دیگر کاری از آن ستاد احیا و این مسوول و فلان رییس جمهور و وزیر، ساخته نبود. اورمو گولو امروز، به بیابانی تبدیل شده که بوی شور مرگ از آن بلند میشود.
دلیل چیست؟ چرا باوجود تلاشهای بسیاری که سالها در راستای احیا یا جلوگیری از مرگ دریاچه ارومیه انجام شد، وضعیت این زیستبوم روز به روز به وخامت رفت؟
در تمام این سالها، کارشناسان متعدد، دلایل گوناگونی برای خشکشدن دریاچه ارومیه ذکر کردهاند. از احداث پل شهید کلانتری و خشککردن چشمههای طبیعی بستر دریاچه تا کشاورزی غیراصولی و حفر چاههای غیرقانونی و سدسازیهای بیرویه همه از عواملی است که بارها به آن پرداخته شده است. اقدامات صورتگرفته نیز، ناظر بر این عوامل بودهاند. برای مثال، مسوولان استانی و کشوری در آخرین اقدام برای احیای دریاچه ارومیه، تونلی را برای انتقال آب از جنوب استان احداث کردهاند که پیش از نهایی شدن این طرح نیز، انتقاد بسیاری را برانگیخته بود. «محمد درویش»، فعال محیط زیست در این باره به فراز گفته بود که طرحهایی از این دست، آباد کردن یک منطقه به قیمت ناآباد کردن مناطق دیگر است و با توجه به مقدار آب مورد نیاز برای احیای دریاچه، کارساز نیز نخواهد بود.
مساله حفر چاههای کشاورزی نیز، دیگر مساله پر اهمیت است که در سالهای گذشته، توجهی به آن نشد. تعداد چاهها در مجاورت دریاچه ارومیه در پایان جنگ تحمیلی ۷۰۰۰ حلقه بود و در پایان سال ۱۴۰۱ به بیش از ۸۰هزار حلقه چاه رسید. کشاورزی غیراصولی و عدم تعیین الگوی معیشتی جایگزین برای کشاورزان آذربایجان غربی و شرقی نیز به رقم خوردن این فاجعه دامن زد. امروز، دریاچه ارومیه برای احیا، به حدود ۳ میلیارد متر مکعب آب نیاز دارد که نه با طرحهای انتقال آب و نه با اکتفا به آب باران قابل جبران است.
با این حال اما، با اقداماتی میتوان مرگ دریاچه را متوقف کرد و در آیندهای بلندمدت، به احیای آن نیز امیدوار بود. جلوگیری به موقع از سدسازیهای بیرویه و انحدام سدهای موجود، میتواند راه حل تاثیرگذاری در این زمینه باشد. اتفاقی که البته با توجه به منافع مالی گروهها و ارگانهای سازنده در کشور، بعید است که سرانجامی داشته باشد. با این وجود، انحدام سدها در جهان امروز به رویهای معمول تبدیل شده که به عقیده متخصصان، میتواند نجاتبخش محیط زیست یک کشور و منطقه باشد.
به گزارش انجمن «حذف سدهای اروپا» (Dam Removal Europe)، سدها در سرتاسر اروپا در حال انهدامند. گزارش جدید این انجمن از یک رکوردشکنی دیگر در برداشتن سدهای اروپا در سال ۲۰۲۲ حکایت میکند. در سال ۲۰۲۲، حذف دستکم ۳۲۵ سد روخانهای در سرتاسر این قاره به ثبت رسید. این تعداد در مقایسه با رکورد سال گذشته، ۳۶ درصد افزایش یافته است. بیشتر موانع برداشته شده، قدیمی بوده و استهلاک بالایی داشتند.
با توجه به آخرین تحولات در سیاست آب و هوای اروپا و پیشنهادی برای تصویب قانون احیای طبیعت، تاکید بر حذف سدها به عنوان ابزاری حیاتی برای بازسازی اکوسیستم سراسر اروپا بسیار حائز اهمیت است. حذف سدها همچنین در چالش جهانی آب شیرین، حدود ۳۰۰هزار کیلومتر از رودخانههای تخریب شده را تا سال ۲۰۳۰ احیا خواهد کرد. امروز، مشخص شدهاست که بیش از یک میلیون و ۲۰۰هزار سد رودخانهای در اروپا وجود دارند که بسیاری از آنها قدیمی و مستهلک شدهاند.
هدف کلی از برداشتن سدها در اروپایی، احیای رودخانههای این قاره است. رودخانهها به طور کلی از اهمیت طبیعی یا فرهنگ بالایی برخوردارند. در حال حاضر قابلیت بسیاری از این رودخانهها در ایران و جهان، توسط سدها و سرریزهای فرسوده محدود شده یا از بین رفته است. برداشتن این موانع، میتواند به احیای رودها و دریاچهها و در نتیجه، احیای زیستبوم اطرافشان کمک کند.
بیشتر اهداف سدسازی در ایران نیز به بنبست رسیده است. به عبارت بهتر، نه موجب تایمن برق مورد نیاز شده، نه بحران بیآبی را حل کرده و نه بیش از این کارکرد ذخیرهدانهای آب را دارند. برای مثال، به طور ویژه همین امروز مردم در همجواری دریاچه ارومیه، در مسیر سد زرینهرود موتور پمپ گذاشته و آب را مصرف میکنند و مراتع بالادست را به کشت فاریاب تبدیل کردهاند.
با این اوصاف به نظر میرسد، در روزهایی که نفسهای دریاچه ارومیه به شماره افتاده، انجام اقدامات حداقلی شاید بتواند امید بهاحیای آن را در آیندهای دور متوصر کند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟